نزدیک دو ماه

هر روز یه کار جدید یه حرکت جدید یه صدای جدید

اینها به تنهایی کافیه که منو هر روز دقیقه به دقیه دلتنگ تر از قبلم بکنه

شاید شرایط خونه و روحی من خیلی الان خوب نباشه اما اینها از اشتیاق من برای با تو بودن تو رو دیدن تو را بقل کردن کم نمی کنه

خوبه که هستی بابا

من و مامان شاید هیچ وقت اینقدر از هم دور نبودیم

قلب هامون و حس هامون حتی خیلی خیلی با هم کم حرف می زنیم

اما من همچنان عاشقشم اینو به تو می گم که بدونی هرروز در گوشت زمزمه می کنم ازت می خوام دعا کنی که همه چیز خوب باشه 

من زندگیم را دوست دارم با همه وجودم

شاید اینها هم جزیی از روال زندگی

اما متینا بابا من خیلی تنهام حالم خوب نیست

کاش زودتر بزرگ شی

کاش زودتر همه چی عادی بشه

دوست دارم بابا