24 ساعت بی خوابی

ساخت وبلاگ

نمی دونم چم شده اصلا خوابم نمیره

هیچ چیز خاصی هم نشده اما نتونستم بخوابم حتی یه لحظه

در دوران قرنطینه وقت زیادی پیدا کردیم منو متینا به شیطونی کردن

متینا علاقه زیادی به حرف زدن نشون نمی ده

تقریبا تمام حرف های ما را می فهمه و منظورش را هم خودش به ما می رسانه اما حرف به ندرت

در حدی حرف ها را می فهمه که بهش می گم برو گوشی من را بیار بزن تو شارژ

دقیق می ره موبایل من را میاره نه مامانش را و سعی می کنه وصل کنه به شارژر

علاقه وحشتناک به حیوانات داره

ساعت ها را در طول روز پشت پنجره هست که یه پرنده یا گربه ای چیزی رد شه

تا ببینه با یه هیجانی شروع می کنه داد و جیغ زدن که نگو

واسه همین علاقه صدای چند تا حیوان را دقیق می گه

گاو و گوسفند و کلاغ و گربه را وقتی بهش میگیم چه صدایی می دن میگه

از تاریکی و تنهای هم که نمی ترسم هیچ خوشش هم میاد

یهو میبینیم نیستش تو خونه

میره تو یه کمدی جایی در را هم رو خودش میبنده صداش هم در نمیاد

به قول مامانش میره به کارهای بدش فکر می کنع

خلاصه اتیش پاره ای شده این عشق بابا

و بابا هر روز بیشتر عاشق متینا میشه

راستی حالمم خوبه خدا راشکر 

اولین کلمات...
ما را در سایت اولین کلمات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : matina1397 بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 16:44